شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن قالب شعر : غزل
باز شد قرآن شـب احیا ز فرق نازنینش زخم عترت راهمهدیدند در زخم جبینش دست شیطان ناگهان ازآستین گردید بیرونکُشت مردیرا که بودی دست حق درآستینش
صبحدم دردامن محرابخون نقش زمین شد آنامامی که زمین بوس آمدی روحالامینش
مرغ آمینش به پروازآمد وباروی خونین خواند درآغوش خود ذات خداوند مبینش سالها بود استخواندرحلق وخارغم به چشمش آن امامی که نبودی در محبّت کس قرینش اوکه بر خاک زمین افکند گُردان زمان را آسمانیکباره زد با داغ زهرا برزمینش
کو پیـمبر تـا ببینـد در دل محراب کوفه بعدعمریخوندلآخرچه شدباجانشینش؟ دیدهای سوی حسن چشم دگر سوی حسینشاشک بررخسار وخون،جاری ز فرق نازنینش تیغ: برانزهر:سوزان،زخم:کاریچهره:خونین لحظه لحظه بود برلب ذکر ربالعالمینش یاعلی سوزی به «میثم» ده که تادارد حیاتی ازتو گوید از تو خواند با نوای آتشینش